تجربه های فرهنگی من

آلبوم خاطراتی از تمام اتفاقات خوب و بدی که در این مسیر با آن ها مواجه شده ام...

تجربه های فرهنگی من

آلبوم خاطراتی از تمام اتفاقات خوب و بدی که در این مسیر با آن ها مواجه شده ام...

به نام خالق بی همتا
مروا کلمه ای اصیل بوشهری است که به معنای "توفیق حضور در امور خیر" می باشد.
این بلاگ ایجاد شده تا ضمن اینکه زیبایی های کارهای فرهنگی ای را که درگیر آنها بودم به علاقه مندان به این فضا نشان دهم، مشکلات و موانعی ای را که یک دلسوز فرهنگی با آن مواجه می شود را معرفی کنم تا دوستداران این مسیر، مشکلات را بشناسند.
"مرواتون همه سال"

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰
این روز ها انتخاب رییس جمهور سخت است
خیلی ها خوب اند
خیلی ها انقلابی اند
 و خیلی ها اقتصادی
اما کلامی از حاج آقا پناهیان بود
که لااقل کار مرا راحت کرد
ایشان می گفت: ابوذر یکی از بهترین یاران پیامبر(ص) بود
اما هیچگاه پست اجرایی قبول نمی کرد
دلیلش را پرسیدند، گفت:
"پیامبر به من گفته: ابوذر تو بسیار با تقوا هستی،
اما مدیر نیستی"
کاش خیلی ها از ابوذر یاد بگیرند.
و مایی که فرصتی برای اشتباه کردن نداریم ...

  • ۹۲/۰۳/۱۶

نظرات (۱۱)

  • پایگاه مقاومت نجف اشرف
  • سلام
    ان شا الله مردم به یکی رای بدهند که:
    1- انقلابی باشد
    2- کنسرو خور باشد( یعنی جنگ رفته باشه)
    3- ساندیس خور باشه (یعنی بعدا از جنگ هم پای ارمانش ایستاده وپاسداری از انقلاب می کند)
    4- نبات خور باشد ( یعنی خودمانی باشد )
    5- کلوچه خور باشد (یعنی ساده و بی آلایش باشد)
  • پایگاه مقاومت نجف اشرف
  • سلام


    بنده از سرزمین نخل و دریا یعنی شهر بوشهر صحبت می کنم.با داستانی 4 خطی از شهید زین الدین به روزم ضمنا نظرت در مورد این داستان بگو.همچنین از مطالب خوب و پر محتوای وبت استفاده کردم

    اللهم الرزقنا توفیق شهاده فی سبیل الله
  • پایگاه مقاومت نجف اشرف
  • ســــــــــــــــــــــــــــــــلــــــــــــــــــــــــــام
    خوشا آنان که با عــــزت ز گـــــــیـــــتـــــی
    بــــــــســــــــاط خــــویـش برچیدند و رفتند
    ز کــــــالاهــــــای ایــــــــن آشــفــــتـه بازار
    شــــــهــــــادت را پـــســـندیـــدنــد و رفتند
    اللهم الرزقنا توفیق شهاده فی سبیل الله
  • علی بازیار
  • سلام عالی بود اگه میشه ماروباعنوان اموزش مداحی لینک کنید
  • پایگاه مقاومت نجف اشرف
  • سلام به منتظر امام زمان

    آقا شما بیا ، تدارک اطــــعـــام با "بسیج"

    پرچـــــــم زدن به گوشه هر بام با "بسیج"

    گرچه پر است دام ، ز بعد ظـــهــــورتــــان

    منحل نمودن خـــــــطــر دام ، بـــا "بسیح"

    کرب و بلا مجال شما با سران کــــــفــــــر

    یکسر نمودن خطر شـــــــــــام، با "بسیج"

    گرچه شهید راه تو عیسی بن مریم است

    آقا...! قبور "قطعه گــمـــنــــام" با "بسیج"


    میلاد قائم آل محمد(ص) بر شما تبریک و تهنیت باد. و ان شا الله خداوند توفیق بدهد که بتوانیم فرمایشات نائب بر حق آن حضرت امام خامنه ای (دامت برکاة) را جانانه انجام دهیم تا زمینه ی فرج منتقم خون حضرت ثارالله فراهم گردد

    من الله توفیق
    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
    بسم الله الرحمن الرحیم

    شما را سفارش مى کنم به دعا کردن، زیرا با هیچ چیز به مانند دعا به خدا نزدیک نمى شوید و دعا کردن براى هیچ امر کوچکى را، به خاطر کوچک بودنش رها نکنید، زیرا حاجتهاى کوچک نیز به دست همان کسى است که حاجتهاى بزرگ به دست اوست. امام صادق(ع)

    آنقدر جایت خالیست که هیچ گزینه ای آن را پر نمی کند حتی تمام موارد...یا مهدی

    اللهم عجل لولیک الرفرج

  • پایگاه مقاومت نجف اشرف
  • سلام به همسنگران خودم

    دیشب یک عملیات داشتم.به آزادی بیان غربی حمله کردم.بیا ببین حمله موثر بوده یانه.راستی نظرت رو هم بگو اگر سوالی هم داشتی بنده پاسخ می دهم.

    اللهم ارزقنا توفیق شهداة فی سبیلک
  • عالیشهر پرس
  • با سلام خدمت مدیر محترم این پایگاه
    پایگاه خبری تحلیلی عالیشهر پرس به روز ترین پایگاه خبری عالیشهر و استان بوده و آماده دریافت نظرات و پیشنهادات شما می باشد
    منتظر حضور گرم شما دوستان این پایگاه هستیم
    ومن الله توفیق
  • عالیشهر پرس
  • سلام
    کد لگوی همایتی عالیشهر پرس


    در صورت تمایل حمایت کنید
    ممنونیم
  • من وبابای شهیدم
  • سلام تخریب چی جامانده در بیمارستان بستری شد
    برای سلامتی اش دعا کنید در این ماه عزیز
  • من وبابای شهیدم
  • امروزمصادف است با روزی که پدرم بعدازهفت سال به خونه برگشت.

    سال۷۴بود.یادمه اون روز صبح به مدرسه رفته بودم.ظهرموقع برگشتن ٬وقتی نزدیک خونه شدم

    دیدم جلوی خونمون کمی شلوغه.نزدیکترشدم.خانمهای همسایه رودیدم که وقتی بهم نزدیک می شدن بوسم می کردندوباگوشه چادرشون اشکاشون روپاک می کردند.

    واردخونه شدم.خونمون پربودازجمعیت.همه فامیل اومده بودند.فقط مامان وعمه کبری نبودند.

    بهم گفتن:امشب بابارومیارن..

    مامان وعمه هم رفته بودندمعراج الشهدا

    وقتی بابابرای آخرین باررفته بودجبهه٬من فقط دوسالم بود.هیچ خاطره وتصویری ازبابا تو ذهنم نبود.

    فکرمیکردم امشب که بابارومیارن٬باباتوی تابوت آروم خوابیده...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی